در سمتِ توأم ..
جمعه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۲۵ ق.ظ
در سمتِ توأم ..
دلـم باران ، دستم باران
، دهانـم باران ، چشمم باران
روزم را با بندگیِ تـو پاگُشا میکنم .
هر اذانی که میوزد ، پنجره ها باز می شوند ، یادِ تـو کران می کند .
هر اسم که تو را صدا میزنم ، مـاه در دهان هزار تکه می شود .
کاش من همه بودم ، با همه ی دهان ها ، تو را صدا میزدم .
کفش های مـاه را به پا کردم ، دوباره عازمِ تـوأم ..
تا بوی زُلفِ یار درآبادیِ من است ..
هرلب که خنده ای کُند از شادی من است .
..
کاش من همه بودم ، با همه ی دهان ها ، تو را صدا میزدم .